حـریم آســــــمانی

وَلَا تَحْسَبَنَّ اللَّهَ غَافِلًا عَمَّا یَعْمَلُ الظَّالِمُونَ ۚ إِنَّمَا یُؤَخِّرُهُمْ لِیَوْمٍ تَشْخَصُ فِیهِ الْأَبْصَارُ.ابراهیم 42

و (ای رسول ما) هرگز مپندار که خدا از کردار ستمکاران غافل است، 

بلکه (کیفر) ظالمان را به تأخیر می‌افکند تا آن روزی که چشمها (یشان) در آن روز خیره و حیران است.

سؤال: خداوندى که عادل است و قدرت دارد، چرا جلو ستمگران را نمى‌گیرد؟

پاسخ: خداوند هم عادل است و هم قادر و هم به عملکرد ستمگران عالم، 

لیکن تأخیر کیفر به خاطر آن است که دنیا ظرفیّت پاداش یا کیفر کامل را ندارد

 و سنّت خداوند بر این است که بندگانش را مهلت دهد

 تا اگر قابلیّت داشته باشند، توبه کنند و اگر قابل نبودند، در قیامت به حسابشان برسد.

مولامون ببینین چقدر قشنگ تفسیر کرده !

هرکی زیاد حرف زد درصد خطاشم بیشتره 

وهرکس خطای بیشتری داشته باشه حیای کمتری خواهد داشت ودر آخر وارد آتش میشه

پس گاهی سکوت کنیم فقط ببینیم واگرواقعا  لازم بود سکوت را بشکنیم .

امام علی (ع):

مَنْ کَثُرَ کَلامُهُ کَثُرَ خَطَأُهُ، وَ مَنْ کَثُرَ خَطَأُهُ قَلَّ حَیاؤُهُ، وَ مَنْ قَلَّ حَیاؤُهُ قَلَّ وَرَعُهُ، وَ مَنْ قَلَّ وَرَعُهُ ماتَ قَلْبُهُ، وَ مَنْ ماتَ قَلْبُهُ دَخَلَ النّارَ

هرکه گفتارش فراوان شد خطایش فزونى گرفت، و هرکه خطایش بسیار گشت حیایش اندک شد، 

و هر که حیایش اندک شد پارساییش کم شد، و هر که پارساییش کم شد دلش مرد، و هرکه دلش بمیرد وارد آتش شود. 

امام سجاد (علیه السلام)در صحیفه سجادیه  به شما یاد دادند که در پیشگاه خدا بگو:

وَ عَمِّرْنِی مَا کَانَ عُمُرِی بِذْلَةً فِی طَاعَتِکَفَإِذَا کَانَ عُمُرِی مَرْتَعاً لِلشَّیْطَانِ فَاقْبِضْنِی إِلَیْکَ قَبْلَ أَنْ یَسْبِقَ مَقْتُکَ إِلَیَّ، أَوْ یَسْتَحْکِمَ غَضَبُکَ عَلَیَّ.»

تا عمر من در راه طاعت تو باشد، به من عمر طولانی بده،

 اما اگر عمر من مرتع و چراگاه شیطان شد، جان مرا بگیر و نگذار بازیچه‌ی دست شیطان شوم.

بگو چشم .میتونی؟

دین اخلاق نیست  که تو برداشت اخلاقی از آن داری

 آدم خوبا گاهی دین رو جای اخلاق میگیرن واین اشتباهه

اخلاق جایگاهش مقررات انسانیه وازذهن انسان بلند میشه 

ولی دین رو خدا دستورشو داده 

که اگه از اون دستور اطاعت کردی اونوقت به راز عبور از رنجها پی میبری 

سعی نکن خوب باشی سعی کن به امر خدا عمل کنی این تورو بالاتر میبره ومعجزه وارد زندگیت میشه 

به عشق با خدا خواهی رسید به حس عبودیت میرسی 

فقط وفقط با چشم گفتن به خدا 

پس خوب نباش بلکه به خدا بگو چشم ببین چی میشه 

عبد او باش از یه حس تازه لبریز میشی .از من ها کنده میشی .

من میخواهم ها را بندازدور

قوی میشی بزرگ میشی .اتفاقات فوق العاده ای برات می افته 

وقتی دستورات رو اجرا کنی 

از سخنرانیهای #استاد پناهیان 

امروز یه ساعتی بیرون کارداشتم 

خلاصه از خونه بیرون اومدم وتو میلان منتهی به خیابان اصلی شروع به حرکت کردم 

وسط میلان یه راننده تازه کار راه رو بسته بود وعقب جلو میکرد

 که ماشینو هدایت کنه حالا نمیدونم قصدش کدوم طرف بود دیدم پشت ماشین پر دوده اومدم ازجلوش رد بشم

 گوشه چادرم گیرکرد به سپر کذایی ماشین ویه تیکه ازاون سپر رو کند وانداخت زمین 

آخه مگه میشه ؟مگه داریم ؟چادر مگه سپرو میکنه اما خب خودم دیدم .راست بود .

ازخجالتم نمیدونستم چکار کنم همینطور ادامه دادم ورفتم که راننده گفت آآآآی شکستی. 

نگاه نکردم ورفتم اخرای کوچه بلند گفتم خودت راهو بند آوردی خب باید چیکار کنم ؟

اقا کل مسیر تو تاکسی ذهنم رو انو تیکه ای بود که شکست ومن تحویلش نگرفتم 

عصری باید برم در خونشون وخسارت بدمدعا کنین خسارت نگیره 

بماند که کار اداری منم ناتموم موند وچیزی که باید اونجا میبردم اشتباه بود

اصن من چه میدونم کارت پایان خدمت مگه قدیم وجدید داره ؟

.

.

.

بعضی روزا بعضی لحظه ها انگار همه چی برعلیه تست اما تو خودتو نباز 

فکر کن وحکمت این اتفاقات رو پیدا کن .

خدایا باز چکار کردم که باید تنبیه بشم 

کاش جایی بود می رفتی وخستگی هایت را میتکاندی 

کاش جایی بود ومی رفتی بغضهای فرو خورده ات را فریاد میزدی 

باید کمی بیشتر بروی 

هنوز انگار سنگینی یک بار بزرگ بر روی دوشهای نحیفت سنگینی می کند!

نمی دانی ونمیفهمی چرا گاهی بازهم برمیگردی به راهی که برایت آشنا میزند 

گاهی میمانی مستاصل ودل نگران که چرا دعاهایت مستجاب نمی شود 

نگرانی هایت رامگر می توانی پشت در بگذاری؟تا در مسیر برگشت دوباره بازهم آنها را به دوش بکشی؟

کسی آن سو استخوانی در گلویش گیر کرده 

این سو بازهم بیماری که زخمهایش هنوز تازه است 

این طرف آدمی که به تو مدام گله میکند ولحظات مقدست را می د

وتو به کدامین آیه باید قسم بخوری که دست ازسرت بردارد 

شعله دلت گرم می شود بایک نخ سبز  تسبیح بایک دوآیه از مصحف شریف ویک لبخند از آدمیزادی که نحیف است وضعیییف.

همیشه در کوچه های خلوت دلم با معبود فریاه ام که برمن ضعیف ببخشا این همه گردنکشی را

 برمن ببخشا که تو کنارمن هستی وبازهم مثل همیشه نمیبینمت 

خدایا تو که میدانی هزارها هزار هزار آسمان به تو عذرخواهی بدهکارم

 تو که میدانی تاچه اندازه قلبم ومغزم وجوارحم نفسی بر پیکرشان نیست 

پس این دلهره های بیخود را از دلم بشور وببر .دلم را روشن کن

روح وریحان را برمن بباران وبگذار شادباشم 

مرضیه هاشمی هم مادره 

اونم یه زنه ودارای حقوق انسانی 

مرضیه هاشمی هم یک همسره 

اون هم یه خبرنگاره 

تابعیت آمریکایی داره 

ولی چون مسلمانه وحجاب داره هیچ نهاد به اصطلاح حقوق بشری ازش حمایت نکرده 

چادرش بزرگترین وخطرناک ترین اسلحه از نطر آمریکاست 

ومتاسفم برای سلبریتی هایی که گریبان چاک کردن برای حقوق بشر ولی اینجا سکوت اختیار کردن .

واقعا در چه دنیایی زندگی میکنیم ؟پر از تناقض 

آری از پشت کوه آمده ام .

چه می دانستم این ور کوه باید برای ثروت ، حرام خورد ؟!

برای عشق خیانت کرد

برای خوب دیده شدن دیگری را بد نشان داد

برای به عرش رسیدن دیگری را به فرش کشاند

وقتی هم با تمام سادگی دلیلش را می پرسم

می گویند : از پشت کوه آمده !

ترجیح می دهم به پشت کوه برگردم و تنها دغدغه ام

سالم برگرداندن گوسفندان از دست گرگ ها باشد ،

تا اینکه این ور کوه باشم و گرگ !

استاد محمد بهمن بیگی 

میگما بعضیا چجوری دلشون مییاد وقتشونو با مطالب خفن احساسی هدر بدن 

رفته به درک 

دوست نداشت و تحویلت نگرفت به درک 

بهت خیانت کرد به درک 

اصن مرد خب خدا رحمتش کنه 

هنوبعد ده بیست سال داره غزل سوک میخونه

نگو که تو چه میفهمی ؟!

ولی منم میفهمم ویه چیزایی خدا قبول کنه کشیدم 

منتها درک نمیکنم  واقعا بعضی از این وابستگی های پوچ ملال آور رو 

آهنگا ومتنای غمگین تو دل خالی کن رو 

 امام على علیه ‏السلام

 مَن سَعى فی طَلَبِ السَّرابِ ، طالَ تَعَبُهُ وکَثُرَ عَطَشُهُ

هرکه در پىِ سراب بدَوَد، خسته ‏تر و تشنه ‏تر مى‏شود.

تمام این وابستگی ها سرابه هر چی فرار کنی به طرفش کمتر عایدت میشه 

پس کنده شو رها شو 

یه مسیر جدید یه راه مطمن انتخاب کن وبسم الله 

گرچشم یقین تو نه کج مج باشد   ترسا به کلیسا رود و حج باشد

هر چیز که هست آنچنان می باید   ابروی تو گر راست بود، کج باشد

دید من اگر درست ندید زشت است 

اگر من درست ببینم زیباست 

همه چی زیباست 

نگاه هستی شناسانه وحق شناسانه داشته باشیم 

هستی راستین را دریابیم ونه هستی توهمی را 

غلامحسین ابراهیمی دینانی

امام على (علیه السلام) در گفتارى فرمود: گناهان بر سه گونه اند

 گناه بخشودنى و گناه نابخشودنى و گناهى که براى صاحبش ، هم امید بخشش داریم و هم ترس از کیفر.

سپس فرمود: اما گناهى که بخشیده است ، گناه بنده اى است که خداوند او را در دنیا کیفر مى کند 

و در آخرت کیفر ندارد. در این صورت خداوند حکیم تر و بزرگوارتر از آن است که بنده اش را دو بار کیفر کند.

اما گناهى که نابخشودنى است ، حق الناس است یعنى

 ظلم بندگان نسبت به همدیگر که بدون رضایت مظلوم بخشیده نمى شود.

 و اما نوع سوم ، گناهى است که خداوند آن را بر بنده اش پوشانده ،

 توبه را نصیب او نموده است ، و در نتیجه آن بنده هم از گناهش هراسان است

 و هم امید به آمرزش پروردگارش دارد، ما نیز درباره چنین بنده اى ، هم امیدواریم و هم ترسان . 

(بحار الانوار، ج6، ص29)

دیشب به خودم گفتم :

شعور یک گیاه در وسط زمستان، از تابستان گذشته نمی‌آید، از بهاری می‌آید که فرا می‌رسد .

گیاه به روزهای که رفته نمی‌اندیشد، به روزهایی می‌اندیشد که می آید، اگر گیاهان یقین دارند که بهار خواهد آمد .

چرا ما انسان‌ها باور نداریم که روزی خواهیم توانست به هر آن چه می‌خواهیم، دست یابیم ؟!

جبران خلیل جبران

نامه‌های عاشقانه‌ی یک پیامبر

دلم برای این کتاب های دبستانی  تنگ شده 

آه ای روزگاران قدیم کجایید

روزگاری که دستهای کوچکمان بر صفحات سفید وکاهی دفتر می لغزید

 تا نیمه های شب مشق هایمان رادوره میکردیم وبی دغدغه به خواب می رفتیم .

روزگاری که هنوز دلهاوچشمها پاک بودند  ولبخند همسایه بوی تمنایی نداشت 

جیبهایمان پر از گندم تفت داده مادر وساندویج نان وپنیر ساده ی او بود . 

.

.

.

.

تو برام پری از حس های خوب 

مثل همین شکوفه های سفید و قشنگ روی درختها.

 مثل همین آسمون ابری و قشنگ صبح.

 مثل همین مزرعه های قشنگ که پهن شدند در افق دید من.

 مثل حس خنکی و مطبوعی هوا بعد از بارش یک بارون غیر منتظره در عصر یک روز تابستونی. 

مثل گرمای انرژی بخش خورشید، که در یک روز سرد زمستونی یه دفعه از لابلای ابرا پیدا میشه

و گرمت میکنه. 

مثل سایه یه درخت لب رودخانه که تو اوج گرما، پیداش میکنی و زیرش پناه میگیری و حس

خنکی نسیم. 

مثل رد آفتاب که از پنجره تابیده شده روی یک گوشه تختخوابت و میری همونجا زیر همون رد

گرما، کز میکنی و انرژی میگیری. 

مثل یه لیوان چای خوش عطر تازه دم که وقتی داری کتاب میخونی برات میارن. 

مثل تمیزی و سبکی بعد از یک دوش آب گرم. 

مثل بوی عود 

مثل گریه در اوج شادی. 

مثل شعری روان و زیبا که دلت رو میلرزونه. 

مثل عشق.  

تو انگار هر چقدرهم بزرگ باشی مثلا گر نود ساله بشوی 

حتی اگر خودت مادربشوی 

بازهم دلت آغوش مادر را می خواهد 

حرفهای صمیمانه وقربان صدقه های مادر زندگی را برایت بهشت می کند 

راستی 

دردهاتونو از مادر پنهان کنید انها غصه میخورند 

در آلمان دور انداختن هرگونه بطری شیشه ای و پلاستیکی کار کاملا عجیبی محسوب میشود.

در آن کشور به علت اهمیت مسئله بازیافت شما میتوانید با برگرداندن بطری ها 

به هر سوپر مارکتی بخشی از پولی که در ازای خرید محصول داده بودید را پس بگیرید.

اما در کنار این قانون فرهنگ زیباتری شکل گرفته که معمولا مردم بطری هاشون

 را در کنار سطل آشغال ها میگذارند تا بى بضاعتها با برگرداندن آنها 

به سوپر مارکت پول خورد و خوراکشان را در بیاورند .

انسان دوستى در هر شکل و آیینى زیباست .

چیزای خوب رو باید یاد گرفت حتی از غریبه ها حتی از کسایی که دین وایمان درست حسابی هم ندارن 

امام صادق علیه السلام : معاشر الشیعة وا لنا زینا و لاتوا علینا شینا^.»ای گروه شیعیان! همواره زینت ما باشید و مایه ننگ ما نگردید،.» (بحار، ج 11، ص 310 .)

《وَ قَالوا لَو کُنّا نَسمَعُ اَو نَعقِلُ ما کُنا فِی اَصحابِ السّعیر》سوره ملک آیه ۱۰
عاقل باش
  ارزش یک مداد به مغز آن است.مدادی که مغز ندارد چوبی بیش نیست

و فقط به درد سوختن می خورد.ارزش آدمی نیز به مغز اوست وگرنه هیچ بهایی ندارد،

دوزخ جای کسانی است که بی مغز بوده یعنی از مغز خود هیچ بهره ای نبرده اند.

این سخن اهل جهنم است که می گوید: لُو کُنا نَسمَعُ اَو نَعقِلُ مَا کُنا فِی اَصحَابِ السَعیر:

اگر می شنیدیم و از عقل خود بهره می بردیم در این جا نبودیم.

دانشجو بود…دنبال عشق و حال،خیلی مقید نبود،

تو یخچال خونه ش مشروب هم میتونستی پیدا کنی….

از طرف دانشگاه اردو بردنشون قم…

قرار شد با مرحوم آیت الله بهجت(ره)هم دیدار داشته باشن

از این به بعد رو بذارید خود حمید براتون تعریف کنه…

وقتی رسیدیم پیش آقای بهجت…بچه ها تک تک ورود میکردن و سلام میگفتن

آقای بهجت هم به همه سلامی میگفت و تعارف میکرد که وارد بشن…من چندبار خواستم سلام بگم…

منتظر بودم آقای بهجت به من نگاهی بکنن…امااصلا صورتشون رو به سمت من برنمیگردوندن

…درحالیکه بقیه رو خیلی تحویل میگرفتن…

یه لحظه تو دلم گفتم:”"حمید،میگن این آقا از دل آدما هم میتونه خبر داشته باشه…

تو با چه رویی انتظار داری تحویلت بگیره…!!!تو که خودت میدونی چقدر گند زدی…!!!”"

خلاصه خیلی اون لحظه تو فکرفرو رفتم…تصمیم جدی گرفتم که دور خیلی چیزا خط بکشم،

وقتی برگشتیم همه شیشه های مشروب رو شکستم،کارامو سروسامون دادم،تغییر کردم

،مدتی گذشت،یکماه بود که روی تصمیمی که گرفته بودم محکم واستادم،

از بچه ها شنیدم که یه عده از بچه های دانشگاه دوباره میخوان برن قم،چون تازه رفته بودم

 با هزار منت و التماس قبول کردن که اسم من رو هم بنویسن،اما به هرحال قبول کردن…

اینبار که رسیدیم خدمت آقای بهجت،من دم در سرم رو پایین انداخته بودم،اون دفعه 

ایشون صورتش رو به سمتم نگرفته بود،تو حال خودم بودم که دیدم بچه ها صدام میکنن

”"حمیدحمید…حاج آقا باشماست”"

نگاه کردم دیدم آقای بهجت به من اشاره میکنن که بیا جلوتر…آهسته در گوشم گفتن:

- یکماهه که امام زمانت رو خوشحال کردی…

ترک هرگناه==برداشتن یک قدم در مسیر ظهور

استاد فاطمی نیا ماجرای تحول شخص فاسقی را چنین نقل می‌کنند: 

شخصی که ضرب المثل فسق و فجور بود، متحول شده و توبه کرد و از

 عباد و صالحین شد؛ علت تغییر حال و توبه‌اش را سؤال کردند، 

گفت: من یک شب با خودم خلوت کردم، دیدم وجودم مانند کره زمین می‌باشد

؛ همان طور که در زمین کوه‌های آتشفشان وجود دارد، 

دریاهای مواج هست که کشتی‌ها را درهم می‌شکند، 

توفان و گردباد سهمگین هست، در وجود من هم توفان‌ها و گردبادهای خطرناکی است.

 آتشفشان من، غریزه جنسی است، گرسنگی است، حب ریاست است،

 دریای مواج من، غضب من است که وقتی غلبه می‌کند کنترل از دست می‌رود 

و.وقتی این‌ها را در وجود خودم احساس کردم، وحشت کردم، ترسیدم؛ 

دیدم باید از دست خودم فرار کنم، یادم افتاد که

 خدا می‌فرماید: ففروا الی الله» 

پس فرار کنید به سوی خداوند من هم به سوی خدا فرار کردم و گفتم: مرا امان بده»

(یَا أَیُّهَا الَّذِینَ آمَنُواْ اتَّقُواْ اللّهَ وَکُونُواْ مَعَ الصَّادِقِینَ ‏)

ای کسانی که ایمان آورده اید از خدا بترسید و همگان با راستگویان باشید.

( آیه 119 /سوره توبه)

ما مردمانی هستیم که

به راحتی به هم دروغ میگیم

ولی بزرگترین معیارمون

برای شروع دوستی، صداقته.!

پیاز هم که گرون شده 

با این اعصاب داغون وتن خسته وفکر مشوش واقعا تو این اوضاع واحوال چطور بدون پیاز میشه به حیات ادامه داد؟

چطور میشه این همه بی برنامگی وخونسردی کارگزاران ملت وبیسوادی وبی عاری اونها رو تحمل کرد؟

اونها غرق در رویای ناتمام معامله باغرب واین طرف مردم بیچاره  غرق درسیلاب بی فکری ها 

زندگی سخت شده میدونی ؟

شایدم قدر نشناسی بعضی ها این وضعیت رو به بار آورده همونایی که خوشی زده بود زیر دلشون 

بگذریم 

منتظر باشیم ببینیم قیمت  کدوم قلم جنس در آینده قراره سر به فلک بگذاره 

ومارو ازدیدارش محروم کنه

خدقبول کنه قسمت شد ما بیمار شدیم 

گاهی به دلیل ضعف ایمان ودنیوی بودن فرد هنگام بیمار شدن روحیش رو کلا میبازه 

چون بهرحال لذت کافی رو نمیتونه از زندگیش ببره واین مایه ناراحتی وعذاب طرف میشه 

ماهم که هنوز به مدارج بالای عرفانی و نرسیدیم پس یکم طبیعه ناله کنیم 

وتو بوق وکرنا بزنیم که آی ملت ما مریضیم دلتون به حال ما بسوزه 

بهمون ارفاق بدین وشاید هم پیاز داغ ماجرا رو بیشتر کنیم وکلی قصه وحکایت از درد ورنجی که میکشیم .

ولی کاش اونقدر قوی بودیم که قصه درد وبیماریمونو تیتر درشت زندگیمون نمی کردیم .

رزمنده ها تو جبهه تیر میخوردن آخ نمیگفتن .چرا؟

چون اعتقاد قوی ومعرفت داشتن .

اگه بدونی بواسطه یه شب تب کردن چقدر از گناهانت میریزه دیگه این قدر جزع فزع نمی کردی 

اگه میدونستی که تمام اتفاقاتی که برامون می افته تماما امتحان وآزمایشه اینقدر سر جلسه امتحان اذیت نمی کردیم وسکوت داشتیم 

واینکه این بیماری ها سبب رشد ایمان وتوجه بیشتر ما به خالق هستی بخش میشه شاید بیشتر شکر گزاری می کردی 

از خدا میخوام به همه قدرت درک این موهبت الهی رو بده وما رو از آمرزیدگان درگاهش قرار بده 

در ضمن عاقلانه تر وبهتر اینه که قدر سلامتی رو دونست واقدامات پیشگیرانه رو تا حد امکان انجام داد.

سالم وسلامت باشید در پناه حق 

ازدر خونه که میخوای بیای بیرون بگو بسم الله الرحمن الرحیم 

مطمین باش در امان خدا خواهی بود وکاراتو طبق حکمت خداوند پیش خواهی برد 

لقمه غذارو که میخوای شروع کنی بسم الله بگو تا شیطان در لقمه تو شریک نشه وانرژی که غذا بهت میده پر از خیر وپاکی باشه 

میخوای خرید کنی .میخوای نماز بخونی.میخوای حرف زدن رو شروع کنی .میخوای لباس بپوشی 

بسم الله بگو 

اولش خیلی سخته اما کم کم میتونه به صورت عادت برات در بیاد 

یه عادت م وعالی 

خداقبول کنه قسمت شد ما بیمار شدیم 

گاهی به دلیل ضعف ایمان ودنیوی بودن فرد هنگام بیمار شدن روحیش رو کلا میبازه 

چون بهرحال لذت کافی رو نمیتونه از زندگیش ببره واین مایه ناراحتی وعذاب طرف میشه 

ماهم که هنوز به مدارج بالای عرفانی و نرسیدیم پس یکم طبیعیه ناله کنیم 

وتو بوق وکرنا بزنیم که آی ملت ما مریضیم دلتون به حال ما بسوزه 

بهمون ارفاق بدین وشاید هم پیاز داغ ماجرا رو بیشتر کنیم وکلی قصه وحکایت از درد ورنجی که میکشیم .

ولی کاش اونقدر قوی بودیم که قصه درد وبیماریمونو تیتر درشت زندگیمون نمی کردیم .

رزمنده ها تو جبهه تیر میخوردن آخ نمیگفتن .چرا؟

چون اعتقاد قوی ومعرفت داشتن .

اگه بدونی بواسطه یه شب تب کردن چقدر از گناهانت میریزه دیگه این قدر جزع فزع نمی کردی 

اگه میدونستی که تمام اتفاقاتی که برامون می افته تماما امتحان وآزمایشه اینقدر سر جلسه امتحان اذیت نمی کردیم وسکوت داشتیم 

واینکه این بیماری ها سبب رشد ایمان وتوجه بیشتر ما به خالق هستی بخش میشه شاید بیشتر شکر گزاری می کردی 

از خدا میخوام به همه قدرت درک این موهبت الهی رو بده وما رو از آمرزیدگان درگاهش قرار بده 

در ضمن عاقلانه تر وبهتر اینه که قدر سلامتی رو دونست واقدامات پیشگیرانه رو تا حد امکان انجام داد.

سالم وسلامت باشید در پناه حق 

ازدر خونه که میخوای بیای بیرون بگو بسم الله الرحمن الرحیم 

مطمئن باش در امان خدا خواهی بود وکاراتو طبق حکمت خداوند پیش خواهی برد 

لقمه غذارو که میخوای شروع کنی بسم الله بگو

 تا شیطان در لقمه تو شریک نشه وانرژی که غذا بهت میده پر از خیر وپاکی باشه 

میخوای خرید کنی .میخوای نماز بخونی.میخوای حرف زدن رو شروع کنی .

میخوای لباس بپوشی می خوای بری خرید و. 

بسم الله بگو 

اولش خیلی سخته اما کم کم میتونه به صورت عادت برات در بیاد 

یه عادت م وعالی 

سلام علیکم ورحمه الله 

حلول ماه خوب خدا رمضان المبارک رو تبریک عرض میکنم 

ان شا الله از فیوضات این ماه زیبا بهره مند بشیم وان شا الله آخر ماه طیب وطاهر یه بنده واقعی ومخلص بشیم .

الغرض به قول بعضی ها باید دهن بعضی هارو کاه گل گرفت اصن کلا بگیم برن خفه بشن .ببخشید مثل اینکه از دایره ادب داریم خارج میشیم و وارد مثلث بی ادبی میشیم .

دیروز یه برنامه ای پخش کردن در یه برنامه ای که دقیق اسمشو نمیدونم مربوط به طب وطبیب واینهابود 

ویه کارشناس هم دعوت کرده بودن برای موضوع برنامه با عنوان تمهیدات لازم برای روزه داری .

ازجمله توصیه های کارشناس برای وقت افطار وسحر لیستی بلند بالا ازانواع غذاها بود 

خب دستشون دردنکنه .مثلا گفتن خوبه که انجیر بخورین 

مغزهای مختلف مثل پسته وفندق وبادام وگردو رو آسیاب کنین ودرشیر گرم دم کنین باعسل یا خرما مخلوط کنین 

ونوش جان این بهتون قوت میده ضعف نمیکنین وکلی فواید دیگه 

حلیم نخورینا خیلی ضرر داره 

برین بیابون سبزی جمع کنین آش درست کنین بخورین 

بنظرم کمی عجیب غریب رسید وآخه نفست ازجای گرم مییاد تو میدونی هر کدوم از این مغزا کیلو چنده ؟انجیر میدونی چنده ؟

چرا واقعا 

اصلا رعایت نمیکننا نمیگن یکی دلش میخواد 

به هر حال از این نوع برنامه های بی جنبه خوشم نمییاد .یه عده ای هنوزم روسره افظار از بس میخورن نا ندارن نفس بکشن 

یه عده هم که

خدایا خودت مارو هدایت کن مسوولای مارو هدایت کن والبته مهم تر از همه نفس مارو سر به راه کن 

امروز فکر می کردم چرا محتوای اکثر فیلم ها وسریالهای تلویزیون شده عشق وعاشقی؟

راستی چرا؟

توهر فیلم وسریالی یه بازیگر باچهره ای موجه ودلبرانه میشه سوژه عشق وعاشقی وچند نفر که خواهانش هستن وروش دعوا میکنن

گاهی هم کار به کشت وکشتار می رسه بماند انگار کل دنیا ومسایلش فقط وفقط عشقوعاشقی ورسیدن یه جنس مذکر به یه مونثه

در این حین دلبریهای وحرکات سخیف بعضی بازیگرا هم که حالی به حولی میکنه البته بیشتر تهوع !

مثلا همین سریال ازیادها  رفته .نمیدونم ته قصه میخواد به کجا برسه احتمالا میخوان

به یه تحول عطیم اشاره کنن از طرف مهربانو یا با همین بهانه

جو اجتماعی زمان رضا شاه قاجاروکشف حجاب رو نمایش بدن اما کاش به یه نحو بهتری پیش می رفت .

ذایقه ماها هم کم کم عوض شده .سریالی که بحث ازدواج وعشق وعاشقی نباشه دیگه بیمزه شده لابد .

بعد میگیم چرا دخترا تو سن کم آرایش میکنن .چرا اینقدر تب لاغر شدن بین نوجوونها بالاست وچرا همه ظاهر بین شدن

چرا یه زن ارزش وجودی خودش رو درک نمیکنه .

کاش می شد یه نامه بدم به همین وزارت فرهنگ وارشاد

وبگم که شما دم از خیلی چیزا میزنین اما در عمل چیزی از غربی ها کم ندارین

واقعا زن تو فیلمای ما یه کالا نیست ؟کلاهمونو قاضی کنیم

چقدر زن ودختر تو حسرت موندن از اینکه تو زندگی واقعیشون بهشون بی توجهی میشه

بگذریم که مثنوی هفتاد من است وحرف بسیار

البته ممکنه که من هم زیادی سخت گیر شده باشم

یکی ازمواردجوازغیبت

:لا یُحِبُّ اللّهُ الْجَهْرَ بِالسُّوءِ مِنَ الْقَوْلِ إِلاّ مَنْ ظُلِمَ وَ کانَ اللّهُ سَمیعاً عَلیماً

خداوند دوست ندارد کسى با سخنان خود، بدى ها (ى دیگران) را اظهار کند

; مگر آن کسى که مورد ستم واقع شده باشد. خداوند، شنوا و داناست

سلام طاعات وعبادات همگی قبول باشه 

بخصوص کسایی که مییان این وبلاگ رو مزین میکنن ونظر میزارن 

یه سوال دارم از اهالی وبلاگ نویس 

من از زمانی که پست جدید نمیزارم بلاگ اسکای آمار بازدید کننده ها رو صفر میزنه .آخه چرا ؟!

نه اینکه من به نمره صفر خیلی حساس بودم الان هم حس بدی دارم که مییام ومیبینم آمار م صفره 

یاد اون حرف آیت الله مدرس افتادم که گفت آن یک رای که به خودم دادم چه شد 

من خودم گاهی وبلاگ رو باز میکنم یا حتی مییان نظر میزارن پس اون آمار نیست ؟

لطفا روشنم کنید 

ماه رمضونم که داره به ایستگاه پایانی خودش می رسه  الهی که به حق آقا امام زمان جزو آمرزیده شده ها باشیم 

پس در بهشت میبینمتون 

پیامبر اکرم صل الله علیه و آله در مـورد حالات افـراد با ایمان

در دوره آخرامان می‌ فرمایند: در آن وقت ،

قلب مومن در درونـش آب می‌ شـود ، مـانند حـل شـدن نمـک در آب ؛

زیـرا منکرات را می بیند، ولی قدرت جلوگیری و تغییر آن را ندارد

مـومن در میـان آن هـا با تـرس و لـرز راه میرود، که اگر حرف بزند، او را میخورند

و اگـر سـاکت شـود ، دق مـرگ می‌ شـود.

در آخرامان، الگوهای رایج مردم عوض می ‌شـود. اگـر با حجاب و عـفیف باشـی،

دیگران تو را فـردی قدیمی ، بی ‌کلاس و عقب افتاده می ‌دانند ؛

ولی اگر اخلاق و حجاب را رعایت نکنی، آنوقت باکلاس و امروزی به حساب می ‌آیی.

اگر بخواهیم واضح تر بگوییم،

درآخرامان فضائل اخلاقی از بیـن می ‌رود و رذائل اخلاقی به جای آن رواج می‌یابد.

خدایا این بی کلاسی رو از ما نگیر